وبلاگ دانشجویی مریم سایگانی

  • ۰
  • ۰

خاطره نویسی

به نام خدا 

سال ۱۳۹۶ وقتی پایه سوم راهنمایی بودم دبیر ریاضی مسن و عینکی داشتیم که خیلی هنگام تدریس جدی بود و به نحو احسن کار رو انجام می داد.

نفهمیدیم چی شد که دبیر ریاضی دیگه ای جای اون رو گرفتsad دبیر جدیدی که برای ما آورده بودن یک خانم جوون و نسبتا چاق بود که فقط تکلیف نوشتن براش مهم بود و تدریس و پاسخ دادن به سوال های بچه ها براش مهم نبود.

اون به ما کتاب سیر تا پیاز ریاضی پایه نهم رو معرفی کرد که همه تهیه کنیم و داشته باشیمش.

اون به همه ما می‌گفت هر روز ده صفحه از این کتاب رو با سوال و جواب هاش تو دفترمون بنویسیم و براش ببریم 📝

نمی‌دونم انگیزش از این کار چی بود چون واقعا هیچکس از دانش آموزای اون سال چیزی از ریاضی پایه نهم یاد نگرفتن و هر چی بوده رونویسی بوده ، کتابی که حجمش خیلی سنگین بود و ما مجبور بودیم که همشو بنویسیم 

گآهی هم که خیلی خسته می‌شدیم از نوشتن های الکی و بی حاصل دفتر دانش آموز های کلاس کناری رو برمیداشتیم تا بهش نشون بدیم و سر ننوشتن دعوامون نکنه...

خلاصه که این دبیر ما نه اخلاق داشت و نه علم درست ، نه ما از اون سال چیزی یاد گرفتیم و فهمیدیم نه اون به نتیجه دلخواهش رسید.

♥️📝

 

 

 

 

 

  • ۰۱/۱۲/۱۴
  • مریم سایگانی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی